مدح و مناجات با امام موسی کاظم علیهالسلام
هر شب گدایِ خانۀ موسیابن جعفريم از خـانهاش طعـامِ كـريـمانه میبـريم نامـش ميانِ سيـنۀ ما حَـك شد از ازل مـا نـامِ او به نـزدِ اجـانـب نـمیبـريـم صدهـا ملک غـلامِ شَهـنـشاهِ كـاظـمين عمری بود كه نوکـرِ اربابِ محـشریم بابُ الحوائج است و نگه میكند به ما هـمـواره با نـگـاهِ طبـيـبـانه بـهـتـريـم آقای ما به ما نـظـر از لـطف میكـند ما ذَرّهايـم و بر هـمه دُردانههـا سـريم وقـتي كه شيعه گـشته بلا بر حراميان معـلـوم میشود كه همان قـومِ برتريم در راهِ شیعه، ما نـشنـاسـيم سر به تن در راهِ شیعه، ما همه يـارانِ حـيـدريم هم بیقرارِ روضۀ موسیابن جعفر و هم بیقـرارِ روضـه نـشيـنانِ مـادريـم در كـاظـمين بیسر و سامانِ اين پدر در قُم غلام و حلقه به گوشانِ دختريم بهتر ز اين نديده جهان صحنهای كه ما پَر پَر زنان به سوی رضا چون كبوتريم ما عـاشـقـانِ مُـردنِ در راهِ مـكـتـبـيـم در راهِ عـشقِ آلِ عـلی جـمله بیسريم گر سينه پُر شد از غـمِ اولادِ مرتضی مـديـونِ لطف و پـاكيِ دامـانِ مـادريم |